نوشته های سنجاق قفلی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

💮 اگر واکسن کرونا اونور آب توسط ایرانیا ساخته می‌شد فریاد واااای فرار مغزها، سر می‌دادند

حالا که دانشمندامون تلاش خودشون رو می‌کنن دارن مسخره‌اشون می‌کنن

 

💮 اولش گفتند ایران عرضه‌ی ساختن #واکسن_کرونا را ندارد

 بعد گفتند اگر راست می‌گویند روی خودشان آزمایش کنند 

بعد گفتند: از روی لباس بوده! 

بعد گفتند: اصلا از کجا معلوم ایرانی است؟ بعد گفتند: ....

و داستان خودتحقیر پنداری برخی‌ها ادامه دارد.

 

💮 رسانه های دنیا دارند پیشرفت علمی وساخت #واکسن_ایرانی را تحسین می‌کنند یک عده به ظاهر ایرانی هم از این موفقیت ناراحت هستند و پیشرفت ایران را مسخره می‌کنند

 

 

💮 اگه (طیبه مخبر) دختر یکی از مقامات آمریکایی بود، براندازها می‌گفتن: ببینید فرهنگ غنی غرب رو! 

اگه یه دختر انگلیسی بود، سلطنت طلبها می گفتن: ببینید شجاعت أشراف زاده‌ها رو؟

اگر دختر یک مسئول فرانسوی بود، منافقین می‌گفتن: ببینید یک ژن برتر رو! 

ولی چون یک دختر محجبه ایرانی بود خفه خون گرفتن...

 

 

💮 خشم روشنفکرها از دستیابی ایران به واکسن #کرونا تعجب ندارد، این جماعت سالهاست از هرچه باعث «اعتماد به نفس ملی» بشود نگرانند.

نمونه‌اش صادق زیباکلام که چند سال قبل گفته بود: «هر وقت تیم ملی در بازی های بین‌المللی شکست می‌خورد کیف می‌کنم»

مشکل اینها اقتدار ایران است نه جمهوری اسلامی!

 

 

💮 واکنش براندازان در مورد واکسن:

اول شیوع کرونا: مگه ایران میتونه واکسن بسازه؟!

روزی شروع پروژه ساخت واکسن: همش دروغه

روز تست بالینی: دارن آب مقطر تزریق میکنن، واکسن چینیه و...

در آینده نزدیک بعد از واکیسناسیون عمومی:از چین و روسیه خریدن!

نتیجه:جاهل حقیقت رو نمیپذیرد

 

 

💮 در روزگار مهناز افشار‌ها که با شیرخشک آلوده کودکی را می‌کشند یا مسیح علینژاد‌ها که به غارت حیا مشغولند، تو برای مردمت #طیبه_مخبر باش. بانویی که اولین داوطلب تست واکسن ایرانی کرونا شد

 

💮 برای تست انسانی واکسن کرونا دختر رئیس شرکت سازنده داوطلب میشه تا ملت با اطمینان از واکسن ساخت داخل استفاده کنند

  • سنجاق قفلی
  • ۰
  • ۰

من نمیدانم او که بود،
هیچ کدام مان نمیدانیم.
ما به هیچ وجه توانِ درکِ مقام والایش را نداریم...
اما من هر بار که به تصویر او نگاه میکنم،
احساس می کنم در چشمانش بارقه ای از نور است،
نوری که از قلبش سرچشمه می گیرد

قلبی که سراسر آکنده از نورِ خداست، 
همان خدایی که او را در آغوش کشید...

  • سنجاق قفلی
  • ۰
  • ۰

آه ای مرگ خونین من
عزیز من
زیبای من
کجایی...
وقتی بوسه ی انفجار تو  تمام وجودم را در خود محو می کند
دود می کند و می سوزاند
آه چقدر این لحظه زیباست
چقدر این لحظه را دوست دارم...
در راه عشق جان دادن خیلی زیباست...

خدایا سی سال برای این لحظه تلاش کرده ام
زخم ها برداشته ام
با رقبای عشق در افتاده ام
واسطه ها فرستاده ام

آه ای مرگ خونین من
عزیز من
زیبای من
کجایی...

 

  • سنجاق قفلی